اوّل به مدینه مصطفی بر سر زد دوم به نجف، شیر خدا بر سر زد سوم همه‌ی کون و مکان سینه‌زدند تا مادر شاه کربلا بر سر زد بیرق عزا علم شد رأیت هدی علم شد خیمه‌گاه اهل‌بیت و شاه کربلا علم شد تا ابد از الست هرچه بود هرچه هست انبیاء اولیاء کائنات ممکنات دم گرفتند همه یک‌صدا هر که دارد هوس «کرب‌و‌بلا» بسم‌الله در رکاب پسر شیر خدا، بسم‌الله از چشمه‌ی تسنیم شراب آوردند از عصمت توحید نقاب آوردند بر هلهله‌ی فرشتگان ملکوت صد آینه از ابوتراب آوردند لشکر حیدر کرار زیر بیرق علمدار در رکاب شاه احرار دست به سینه و خبردار از وهب تا حبیب، غرق در عطر سیب می‌رسد زمزمه: یا طبیب یا غریب دم گرفتند همه یک‌صدا هر که دارد هوس «کرب‌و‌بلا» بسم‌الله در رکاب پسر شیر خدا، بسم‌الله شد ثبت در این لوح و قلم واویلا از قصه‌ی آن مشک و علم واویلا زینب به حسین زیر لب می‌گوید می‌لرزد از این خاک دلم واویلا چاره‌ای کن ای برادر بهر اضطرار خواهر مثل من دل‌نگران است مادر علی‌اصغر بین دو نهر آب؛ آب سراب، خاک مذاب وای علی وای رباب ثارالله آل‌الله دم گرفتند همه یک‌صدا هر که گشته است اسیر و مبتلا بسم‌الله هر که دارد هوس «کرب‌و‌بلا» بسم‌الله